کد مطلب:223932
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:125
در مدح حضرت سلطان الاصفیاء علی بن موسی الرضا
از رخ آن علی بن موسی
یك تجلی است موسی و عیسی
مویس او را طلیعه ای ز جمال
عیسی او را ودیعه ای ز جلال
حكم او چیز سازد از ناچیز
چیز ناچیز كرد داند نیز
خصم با او چو راه شعبده ساخت
شیر نرش از بر و ساده بتاخت
لعب با شیر نر كسی نكند
مژه ی اژدها كسی نكند
شیر كان شیر حق پدر دارد
چنگ و دندان قضا قدر دارد
كینش زهره درد بشیر قضا
سگ چشاندش زهر وقت رضا
آنكه اینخانه خود چنین سره كرد
چند خوانی غریبش ای سره مرد
همه را ره سوی سفینه ی اوست
همه ی شهرها مدینه ی اوست
مرد در خانه كی غریب بود
غربت و خانه بس عجیب بود
مگر آن كاشنای جانانه است
از خود و خویش و خانه بیگانه است
سپهر كاشانی
[ صفحه 336]